سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در یک روایتی معروف، گذران روزهای افراد را به سه قسم تقسیم می کنند که در این فرصت به دو قسم آن اشاره می شود:
قسم اول: مَنِ استَوى یَوماهُ فهُو مَغبونٌ . هر که دو روزش برابر باشد ، مغبون و متضرر است.
• این روایت معروفی است اما باید بدرستی در این روایت تامل کرد یعنی انسان باید از لحاظ فردی و معنوی و روحی و علمی و اجتماعی پیش برود.
• اگر به هر جهتی آن حالِ معنوی شما، امروز و دیروز یکسان باشد، شما مغبونید! چرا که هدف از ورود من و شما در این عالم، برای پیشرفت و تکامل و رسیدن به مقام تقرب الی الله هست. اگر وسطِ راه ما در یک حال ماندیم، نمی رسیم. و این غبن و ضرر است.
• برای اینکه امروزمان از دیروزمان بهتر باشد می توانیم با ارتقا بخشیدن بخشیدن به اعمال و رفتارِ نیک، کم کردن از گناهان، یا با ایجاد صفای بیشتر نفس بواسطه تفکر و تأمل؛ روز به روز بهتر بشویم.
قسم دوم: مَن کانَ آخِرُ یَومَیهِ شَرَّهُما فهُو مَلعونٌ. هر که امروزش بدتر از دیروزش باشد ملعون (از رحمت حق به دور) است.
• لعنت یعنی: دور شدن از رحمت الهی
• اگر انسانی بجای اینکه به سمت مقصد حرکت کند اما پس رفت داشته باشد طبیعتا از آن هدفی که خدا ما را به این کاروانسرا و اردوگاه آورده، دور شده ایم
خدا بهترین را برای همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام خصوصا شما زائرین امام رضا علیه السلام رقم بزند به برکت صلوات
متن اصلی:
الشرط الثامن: الوصول الی حدّ الترخص
جلسه 211، 1395/12/15
حدیث:
عن المفضّل بن عمر قال: قال الصادقُ«علیه السلام»: مَنِ استَوَی یوماه فهو مغبون. این، روایتِ معروفی است، لکن ما در آن، درست تأمّل نمی کنیم! اگر در مضمون این روایت به چشمِ اعتبار نگاه کنیم، خیلی باید پیش برویم؛ هم از لحاظ فردی، از لحاظ معنوی و روحی و علمی؛ و هم از لحاظ اجتماعی، جامعه بایستی با این نگاه پیش برود. می فرماید: هر کس دو روزِ او یکسان باشد، مغبون است. یعنی اگر امروز هم مثل دیروز همان عبادات را، همان روش را، همان کارهای خیر را که دیروز انجام دادید، انجام می دهید و معنویتِ شما نسبت به روز قبل پیشرفتی نکرده باشد، شما مغبونید. البته اگر امروز مثل دیروز، شما کارِ خیر انجام بدهید یعنی کارِ خیری را که دیروز انجام دادید، امروز هم همان را انجام بدهید، خودِ این موجب علوّ درجه و موجب پیشرفت است، این، «فاستَقِم کما اُمِرت» است. اگر به هر جهتی آن حالِ معنوی شما، امروز و دیروز یکسان باشد، شما مغبونید! برای خاطر اینکه انسان برای این وارد این عالمِ طبیعت شده است، که پیش برود، اعتلاء و تکامل پیدا کند، به مقام قرب برسد. اگر وسطِ راه ما در یک حال ماندیم، نمی رسیم. این، شد غَبن. لذا باید سعی کنیم امروزمان را از دیروز بهتر کنیم. بهتر کردن، یا با ارتقاء بخشیدن به اعمال و رفتارِ نیک، کم کردن از گناهان، یا با ایجاد صفای بیشتر نفس با تفکر، با تأمل؛ می توانیم روز به روز بهتر بشویم.
وَ مَن کان آخِرُ یَومَیهِ شَرَّهما، اما اگر روز دوّم بدتر از اوّلی است یعنی دیروز توسلی، نورانیتی در ما بود، امروز آن نورانیت در ما نیست! اگر این باشد، فهو ملعون، این، لعن شده است. لعنت یعنی: ابتعاد از رحمت الهی. اگر امروز از دیروز وضعمان بدتر باشد، پس ما به جای اینکه به سمت مقصد حرکت بکنیم، عقب عقب آمدیم از مقصد دور شدیم! یعنی از آن هدفی که برای آن خدای متعال ما را به این عالم، به این کاروانسرا، به این اردوگاه آورده است، از آن هدف دورشدیم.
و مَن لم یَعرفِ الزیادةَ فی نفسه کان الی النُقصان أقرَب، اگر کسی در خود یک افزایش معنوی مشاهده نکند، در واقع دارد نقص پیدا می کند. یک جا ایستادن برای کسی که باید جلو برود، نقص است، عقب رفتن است. کاروانی دارد با سرعت حرکت می کند، پیش می روند به سمت مقصدشان، من در این کاروان اگر یک لحظه بایستم، عقب می مانم. این، نقص است. نمی شود گفت من که عقب نرفتم، من ایستادم. بله، ایستادی، اما این ایستادن، در واقع، عقب رفتن است؛ چون پا به پای کاروان پیش نرفتیم، به سمت آن هدف حرکت نکردیم! بعد فرمود: وَ من کان الی النقصان اقرب فالموتُ خیرٌ له من الحیاة، آن کسی که جلو نمی رود و عقب می رود، کمال پیدا نمی کند، نقص پیدا می کند، اگر این حالتِ نقص استمرار پیدا کند، مرگ برایش بهتر از زنده ماندن است چون اگر زنده بماند و همینطور عقب برود، وقتی از این دنیا خارج می شود، دچار نقصِ بیشتری است. هر چه با نقصِ کمتری از این دنیا بیرون برویم، به نفع ماست، باید با اخلاصی که در خودمان بوجود می آوریم، نیّت خوب و کار خوبی که انجام می دهیم، تصمیمی که می گیریم، توسلی که به خدای متعال پیدا می کنیم، بالاخره به وسیلۀ یک وسیله ای سعی کنیم خودمان را یک قدمی جلو ببریم. اگر این جلورفتنها وجود نداشته باشد، سلامتِ دین که در دعا از خدا می خواهیم: «اللهم اَخرِجنی من الدنیا سالماً»، حاصل نمی شود! برای اینکه انسان با سلامت از دنیا خارج بشود، باید روز به روز تکامل پیدا کند. [1
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: لا تَغتَبْ فتُغتَبُ ، و لا تَحفِرْ لِأخِیکَ حُفرَةً فَتَقَعَ فیها ؛ فإنَّکَ کما تَدینُ تُدانُ.
غیبت نکن، که اگر غیبت کردی از تو غیبت مى شود. و براى برادرت چاه مکن که خود در آن مى افتى؛ زیرا به هر دست بدهى، با همان دست پس مى گیرى.
چند کوتاه درباره حدیث شریف:
1. یکی از مسائل مهم و اساسی این است که باید بدانیم که آنچه ما در دنیا انجام می دهیم علاوه بر آثار اخروی و معنوی، عکس العملهایی در همین دنیا دارد و در زندگی روز مره ما تاثیر گذار است. این جهان کوه است و فعل ما ندا.مثلا اگر اهل بدگویی از دیگران شدید، مطمئنا شما هم مورد بدگویی واقع می شوید. اگر زمینه آبرو ریزی دیگران را فراهم کنید، زمینه آبرو ریزی شما هم پیش می آید.خلاصه اینکه همانطور که با دیگران رفتار میکنی، همانطور با تو رفتار خواهد شد.
2. علت این عکس العمل اعمال چیه؟ واضح است من و شما جزو اجزاء یک مجموعه به نام جامعه هستیم، اجزاء این جامعه روی هم اثر میگذارد، یک گناه وقتی از فردی از جامعه سربزند، آن بخشی از جامعه که از گناه اطلاع پیدا می کنند سبب می شود گناه در چشم آنها کوچک شمرده شود و دیگران هم به این گناه تشویق می شوند و گناه هنگامی که عادی شد بلایش همه را دامن گیر می شود. و اگر بخواهیم در جامعه امنیت اخلاقی باشد،همین حلال ها و حرام ها تعیین کننده مرز امنیت اخلاقی است که اگر رعایت نشود، ناامنی اخلاقی رخ می دهد.
جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید.
متن اصلی:
الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً (هل الشرط ابتدائی ام استمراری؟)- درس 144
درس 144، سه شنبه 1395/1/31
حدیث :
4. عن الصادق جعفرِ بن محمدٍ«علیهماالسلام» قال: لاتَغتَب فَتُغتَب! غیبت نکن که اگر غیبت کردی، تو هم غیبت میشوی. این، مسألۀ مهم و اساسی است. این جهان کوه است و فعل ما ندا؛ وقتی در مقابل کوه فریادی میزنید، فریاد شما برمیگردد. آنچه ما انجام میدهیم، عکس العملهایی در دوران حیات دارد، غیر از آثار اخروی و معنوی، در زندگی روزمرّۀ ما تأثیرات دارد. میفرماید: اگر زبان به غیبت باز کردید، اهل غیبت کردن شدید، خودِ شما هم غیبت خواهید شد، غیبتتان میکنند! این، ساز و کارش چیست؟ اگر یک کار خلافی انجام دادید، آن عمل خلاف نسبت به خود شما هم انجام خواهد شد؟ به نظر میرسد یک ساز و کار واضحی است. من و شما جزو اجزاء این مجموعهای هستیم که اسمِ آن جامعه است. اجزاء روی هم اثر میگذارد، از یکدیگر فرا میگیرند، کارهای یکدیگر را تکرار میکنند. یک گناه وقتی از من یا شما سربزند، در آن دائرهای که اطلاع از آن پیدا میکنند، اهمیت این گناه فروکاسته میشود، کم میشود. دیگری هم به این گناه تشویق میشود! نه اینکه اگر شما یکبار غیبت کردید، بلافاصله تأثیر میکند. غیبت کردنِ من و شما، غیبت کردن را در جامعه رائج میکند، عادی میکند، امرِ متعارفی میکند. در فضای مجازی، این تلفنهای همراه را دستشان میگیرند و تماس برقرار میکنند با یکدیگر به راحتی و آسانی، هر چه دلشان میخواهد مینویسند! شما که نوشتی، طرف مقابل هم مینویسد. یکی علیه شما مینویسد، یکی علیه دیگری مینویسد، میشود رائج! وقتی رائج شد، شما هم جزو کسانی قرار خواهید گرفت که مشمول این بلا خواهید شد. اینطور نیست که مردم به همدیگر فحش بدهند، بد بگویند، غیبت کنند، اهانت کنند اما در بین همۀ این مردم، بنده و جنابعالی مستثنا باقی بمانیم. معلوم است چنین چیزی نمیشود. اگر شما به رواج این عادت بد، این حرکت بد. کمک کردید، به قدرِ خودت کمک کردی، یک چند میلیونیام. دیگری هم همین کار را بکند. از این چهل میلیون، پنجاه میلیون آدمی که این ابزار را در اختیار دارند، ده میلیونشان فرض بفرمایید این کار را انجام میدهند، رائج میشود، گناه اینطوری رواج پیدا میکند. این امنیتِ اخلاقی که ما بارها ذکر کردیم، گفتیم در جامعه امنیتِ جانی فقط معیارِ امنیت نیست که بگوییم جامعۀ ما امن است چون مردم درِ دکّان یا مدرسه یا در مسیر رفت و آمد و در خیابان، کسی به آنها تعرّض نمیکند. امنیت فقط این نیست، امنیتِ اخلاقی لازم است، امنیت اعتقادی لازم است. امنیت اخلاقی یعنی اینکه ما آنچه شارع مقدس مرز قرار داده است، حرام قرار داده است، آنرا انجام ندهیم. مرزش مرزِ شارع است. یک جا ممکن است گفتنِ یک چیزی لازم باشد، شرع باید بگوید، معیارِ شرعی باید مشخص بکنند که کجا لازم است، کجا حرام است. اینهایی که معیارهای شرعی را قبول ندارند، اینجا گیر میکنند، بَلبَشو بوجود میآید. معیار شرعی، خط را مشخص میکند. بنابراین، لاتَغتَب فتُغتَب و لاتَحفِر، حَفر کردن، و لاتَحفِر لأخیکَ حُفرةً فَتَقَع فیها؛ چاهی برای دیگری، حفرهای برای دیگری حفر نکن! که اگر کردی، خودت هم در آن میافتی. اینها همهاش کلمات استعاری است، کلماتِ فصاحتآمیزِ اُمَراءُ الکلام است، ائمه«علیهمالسلام» اُمراء الکلام بودند. خیال نکن که اگر این راه، سنگلاخ بود، فقط دیگران از این سنگلاخ زحمت میبینند. نه، خودِ شما هم زحمت میبینی. بعد فرمود: فإنَّک کما تَدین تُدان، همانطور که با دیگران رفتار میکنی، همانطور با تو رفتار خواهد شد. این، یک قاعدۀ کلّی است. البته در موارد دیگر هم شبیهِ این در روایاتِ دیگر نسبت به گناهان و تخلفات دیگر، مطالبی ذکر شده. این روایت دربارۀ غیبت بود و بعد هم حفره، یعنی هر توطئهای برای دیگری بچینی. اگر شما باب توطئهچیدن و دسیسهچینی و زمینه خراب کردن و آبروریزی را باز کردید، یا از آن بابی که دیگری باز کرده، شما هم وارد شدید؛ طبعاً به توسعۀ این عمل، این تخلف، این گناه کمک کردید! وقتی کمک کردید، عمومی شد، خودِ شما هم مشمول آن خواهید شد. این، یک قاعدۀ کلّی است، اینها حکمت است، چیزهایی است که به نظر انسان ممکن است واضح بیاید، اما وقتی دقت میکند میبیند دریایی از معرفت و حقیقت در این خفته است.[1] امالی، صفحۀ 505
سلام علیکم.بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله در روایتی می فرمایند:إِذَا عَمِلَ أَحَدُکُمْ عَمَلًا فَلْیُتْقِن.هرگاه کسی از شما کاری کرد، درست و با مهارت و استوار کار می کند.( وسائل الشیعة ؛ ج3 ؛ ص229)
ضمن گرامیداشت روز کارمند به همین مناسبت چند نکته کوتاه درباره احکام کارمندان عرض می شود:
1-بر کارمندان شرعا لازم است بر اساس قوانین و مقررات انجام وظیفه کنند و کاری که بر خلاف قانون یا سبب تضییع حقوق دیگران است، جایز نیست.
2- اگر کارگر و کارمند، گزارش غیر واقعی از کار خود بدهد حقوق و مزایایی که در مقابل گزارش غیر واقعی خود می گیرد، حرام است.
3- اگر کارمند در برابر انجام کار مشتریان که برای آن استخدام شده، و در برابر آن هر ماه حقوقی دریافت می کنند، حرام است از مشتریان چیزی دریافت کند.اجوبه الاستفتائات س 1242
4- برای مدیران و مسئولین و سایر کارمندان استفاده شخصی از اموال دولتی حرام است مگر آن که با اجازه قانونی نهاد مربوطه باشد.اجوبه الاستفتائات س 1965
خداوند توفیق خدمت بهتر و شایسته تر را به مردم عنایت فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
یکی از گناهان بزرگ رشوه دادن و رشوه گرفتن است و رشوه علاوه بر اینکه یکی از گناهان بزرگ بشمار آمده سبب فساد در سیستم اداری یک نظام می شود و کسی که مرتکب این گناه می شود، گناه دیگری به نام تضعیف نظام اسلامی را در بردارد، و کسی که آلوده به این گناه شود به دنبال حق و حقیقت نیست و تمام دغدغه او رسیدن به رشوه است، لذا جدا باید از آن پرهیز کرد؛ رشوه دارای اقسامی است:
1 .رشوه دادن در قضاوت، که حرام و از گناهان کبیره است. و رشوه در قضاوت به این معنا که به قاضی چیزی میدهند تا به نفعِ رشوه دهنده، حکم کند.
2. رشوه دادن برای انجام کار حرام مانند رشوه دادن برای توطئه علیه نظام اسلامی و یا خیانت در امانت یا از بین بردن حق دیگری.
3. رشوه گرفتن در قبال انجام وظیفه، که علاوه بر اینکه باعث تضعیف نظام اسلامی و بدبینی مردم به نظام می شود از نظر شرعی هم مرتکب عمل حرام شده است و مالک مالی که از طریق رشوه بدست آمده است نیز نمی شود مثلا کارمند دولت یا شرکت در مقابل کاری که وظیفهاش میباشد مطالبه پول نماید و پرداخت پول هم چون خلاف قانون است جایز نمیباشد.
4. تغییر نام رشوه به عناوینی مثل شیرینی ،انعام، هدیه، بخشش یا هر عنوان دیگری سبب حلال شدن آن نمیشود و کسی که رشوه گرفته باید آن مال را به صاحبش برگرداند. ( امام خامنه ای اجوبه، س1246؛ سیستانی، رساله جامع ج1م2761)
خداوند متعال به همه ی ما توفیق خدمت خالصانه به نظام اسلامی و کسب روزی حلال را عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر خدا صلی الله علیه و اله در روایتی می فرمایند: یَدُ اللّه ِ تعالى فَوقَ رُؤوسِ المُکَفَّرِینَ تُرَفرِفُ بالرَّحمَةِ.
رحمت خدای تبارک و تعالی بر سر هر کسی که کار نیک او مورد ناسپاسی دیگران قرار می گیرد، گسترده است.
دو نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. برخی از افراد در جامعه یا فامیل یا در خانواده کار خیری و نیکی انجام می دهند اما متاسفانه مورد ناسپاسی دیگران قرار می گیرد، ممکن است از انجام کار خیر مایوس شود ولی این حدیث شریف نقطه امیدی را بیان می کند و آن اینکه کسی که خدمتش مورد ناسپاسی و کفران واقع شده، بداند که این ناسپاسی دیگران موجب جلب رحمت خداست و ترازوی خدای متعال دقیق است لذا کسی که در این دنیا سختی یا غمی را برای خدا تحمل کند اجری در مقابلش هست و خدا کم نمی گذارد.
2. در میان افراد متاسفانه افرادی هستند که دوست دارند بر کار نکرده یا بر حسن نداشته خود، پاداش و ستایش دریافت کنند، خداوند متعال در قرآن عزیز می فرماید خیال نکنند که این افراد از عذاب الهی دور هستند بلکه عذابی دردناکی در انتظارشان هست.( یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِمَا لَمْ یَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ)
جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین و علمای اسلام مخصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلواتی را عنایت بفرمایید
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِیَت علَیهِ النِّیَّةُ. هیچ بدنى در انجام آنچه نیّتِ بر آن قوى باشد، ناتوان نیست.
چند نکته کوتاه در توضیح حدیث شریف:
1. امام صادق علیه السلام در این حدیث شریف به یک نکته روانشناسی اشاره می کنند و آن هم این است که اگر انسان بر یک هدف ممکنی تصمیم راسخ و قوی و استوار بگیرد، بدن و جسم او نسبت به آن توانمند می شود و طاقت می آورد. مثلا در یک روز گرمِ تابستان، اگر تصمیم و عزمِ راسخ پیدا کردید که روزه بگیرید، بدانید که بدن شما با شما همراهی خواهد کرد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند! بدن همراهی میکند چون این عزم، راسخ و قوی است.
2. در موارد فراوانی که جسم ما توانایی و کارایی لازم را ندارد باید علتش را در نیت و اراده و تصمیم خودمان جستجو کنیم و طبیعتا برای رسیدن هدف باید تصمیم و اراده قوی داشته باشیم.مثلا اگر کسی نسبت به نماز یا هر کار خیر دیگری سستی و تنبلی را در خودش مشاهده می کند نتیجه نداشتن یک تصمیم قوی و اراده قوی هست.
خداوند توفیق اراده قوی و تصمیم راسخ را در کارها به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
متن اصلی:
الشرط الثالث: استمرار القصد- درس 109
جلسه 109، یک شنبه 1394/10/13
حدیث:
عن فضیل بن یسار قال: قال الصادقُ جعفر بن محمد«علیهماالسلام»: ما ضَعُفَ بدنٌ عَمّا قَوِیَت علیه النِیَّة. میفرماید: هر آن هدفی و هر آن کاری که نیّت شما، عزم شما بر آن، راسخ و قوی باشد، بدن شما نسبت به آن ضعیف نخواهد بود. انسان نسبت به بعضی از امور، عزم راسخ پیدا نمیکند. مثلاً انسانِ عاقل تصمیم بر پرواز نمیگیرد؛ چون امرِ محالی است. لکن نسبت به امور ممکنۀ عالم اگرچه دشوار است، نیّتِ شما متمرکز میشود. میفرماید: در این موارد، اگر نیّتِ شما قوی بود یعنی عزمِ راسخ داشتید، بدن شما در راه نخواهد ماند، طاقت خواهد آورد. فرض کنید در یک روز گرمِ تابستان، اگر تصمیم و عزمِ راسخ پیدا کردید که روزه بگیرید، بدانید که بدن شما با شما همراهی خواهد کرد. تأثیر نیّت، تأثیر عزم در جوارح و اعضای انسان، این را شاید روانشناسها و کسانی که در مسائل مربوط به روان و اعصاب انسان کار میکنند، امروز شاید تصدیق کنند، شاید با مقدمات علمی این را ثابت کنند. عزم راسخ انسان، بدن را به کار میگیرد، نیروهای خفتۀ در بدن را بیدار میکند، به او نیرو میبخشد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند! بدن همراهی میکند چون این عزم، راسخ و قوی است. این، درس است. در موارد فراوانی که ما میبینیم نمیتوانیم، جسمِ ما کارائیِ لازم را ندارد، بگردیم منشأش را در نیت خودمان، در عزم خودمان پیدا کنیم، عزم و ارادهمان را قوی کنیم. امالی، صفحۀ 408
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند: لَیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِماً اَو ضَرَّهُ اَو ما کَرَهُ.هر کس در حق مسلمانی خیانت کند یا به او زیانی وارد سازد یا به او نیرنگ زند از ما نیست. (وسائل الشیعه، ج۱۷، ص 284)
نکاتی درباره غش در معامله:
غِشّ در معامله حرام است و غش آن است، در کالایی که داد و ستد می شود فریبی بکار برود ،که دارای مصادیقی است:
1.مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد به طوری که مشتری متوجه نشود و فروختن آن به عنوان جنس خوب، مثل مخلوط نمودن برنج درجه یک و درجه سه و به عنوان برنج درجه یک فروخته شود.
2. مخلوط کردن جنسی که مشتری قصد خرید آن را دارد، با چیز دیگری که مشتری قصد خرید آن را ندارد و عرضۀ آن به عنوان شیء مورد نظر مشتری؛ مانند مخلوط کردن شیر با آب یا آمیختن روغن حیوانی که مشتری قصد خرید آن را دارد، با روغن نباتی که مشتری قصد خرید آن را ندارد.
3. اظهار خصوصیت و ویژیگی خوبی بر ای جنس در حالی که در واقع آن ویژگی و خصوصیت را ندارد مانند آب زدن به سبزی کهنه که تازه جلوه کند.
4. اطلاع ندادن عیب و نقص کالا یا مرغوب نبودن آن، به خریداری که به علّت اعتماد به فروشنده به کالا نگاه نمیکند و به خیال آنکه سالم یا مرغوب است آن را میخرد و این در حالی است که فروشنده از اعتماد مشتری به وی اطلاع دارد.
5. جنسی را به عنوان جنس دیگر فروختن مثل فروش بدلیجات به عنوان طلا. که در این صورت اخیر علاوه بر حرام بودن، معامله باطل نیز می باشد. (مسأله 2055 مراجع و تحریر ج2 مسأله 17 کتاب مکاسب)
خداوند متعال روزی حلال و با برکت به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مقدمات نماز که باید شرایطش بدرستی رعایت شود مکان نمازگزار می باشد که به برخی از آن شرایط اشاره می شود:
1. محل سجده و جایی که پیشانی نمازگزار روی آن گذاشته می شود مثل روی مهر باید پاک باشد اما مثل فرش یا سجاده چنانچه نجس باشد، اشکالی ندارد بشرط اینکه نجاست مکان نجس به بدن یا لباس نماز گزار سرایت نکند. (العروه الوثقی فصل فی مکان المصلی، الثامن)
2. به نظر امام خامنه ای و برخی از مراجع دیگر زن و مرد چه محرم و چه نامحرم بخواهند در یک مکان نماز بخواهند بنابر احتیاط واجب باید بین زن و مرد یک وجب فاصله باشد. بنابراین اگر زن مساوی مرد نماز بخواند یا زن جلوتر از مرد نماز بخواند طبق نظر حضرت اقا یک وجب فاصله باشد، می توانند نماز بخوانند.
3. یکی از شرائط مکان نمازگزار این است که مباح باشد یعنی غصبی نباشد و کسی که در ملک غصبی یا روی فرش غصبی نماز بخواند نمازش باطل است و همچنین در زمینهای وقفی که عزیزان زندگی می کنند چنانچه طبق شرایط وقف عمل نکنند حکم زمین غصبی را خواهد داشت.(مشهور: فتوی، احتیاط واجب: سیستانی، مکارم،) (رساله مراجع مساله 886)
تعجیل فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلواتی عنایت بفرمایید
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از مهمترین و مقدس ترین کانون ها خانواده است که زن و شوهر باید برای استحکام محیط آن تلاش کنند و با بهانه واهی زمینه جدایی و طلاق را فراهم نکنند، طلاقی که برای زن و مرد و فرزند طلاق، آسیبهای مختلفی را به همراه دارد، به همین مناسبت به چند نکته اشاره می شود:
1. مناسب است زن و شوهر در مشکلات زندگی اعم از مشکل اقتصادی و بیماری در کنار هم باشند لذا از نیش ها و کنایه ها و دیگر گفتار که سبب اذیت یکدیگر می شوند، شرعا باید پرهیز کنند و همچنین این مشکلات سبب نمی شود که زن یا شوهر از حقوق زن و شوهری امتناع ورزند.
2. مناسب است زن و شوهر در امور زندگی به یکدیگر کمک و خدمت کنند و این گونه رفتارها سبب وابستگی زن و شوهر و علاقه به یکدیکر می شود لذا مستحب است زن در منزل به شوهرش خدمت کند و مرد هم مستحب است برای همسرش رفاه بیشتر از حد واجب از طریق حلال و بدور از اسراف آماده کند.
3. زن و شوهر فقط در گناه نباید از یکدیگر اطاعت کنند مثلا زنی که از شوهرش درخواست پوشیدن انگشتر طلا دارد، مرد نباید اطاعت کند یا مردی که از همسرش درخواست کشف حجاب یا زینت و آرایش در برابر نامحرم را دارد نباید اطاعت شود البته بدیهی است باید به مخالفت کردن با برخورد مناسب صورت بگیرد.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات